فرخرو پارسا اولین وزیر زن ایرانی در نوروز 1397: نخست وزیری خیلی خوب است و اگر بتوانم می شوم/مدرسه ای برای 4000 دانش آموز تأسیس می کنم.
فرخرو پارسان (1301-1359 شمسی)، متخصص زنان و زایمان که تدریس را بر طبابت ترجیح داد، اولین وزیر زن ایرانی است که بین سالهای 1947 تا 1954 در کابینه امیرعباس هویدا وزارت معارف را بر عهده داشت. یک سال پس از پیروزی عصر روز شنبه هفتم بهمن ماه 1358 در حالی که وی به همراه همسرش سرلشکر بازنشسته شیرین‌سخن در فرمانیه در منزل داماد خود اقامت داشتند، توسط پاسداران کمیته ناحیه چهار دستگیر و به اداره کل منطقه چهار منتقل شد.
کمیته مرکزی سرانجام در دادگاه انقلاب به «غارت بیت المال و ایجاد فساد و اشاعه فحشا در وزارت آموزش و پرورش و تعاون و همکاری با ساواک و اخراج فرهنگیان مبارز و مشارکت در تصویب قوانین ضد مردمی و آموزش و پرورش متهم شد. وابسته به فرهنگ استعماری امپریالیسم» (اطلاعات 18 اردیبهشت 1359) مفسد شناخته شد و سرانجام در صبح روز 18 اردیبهشت 1359 به جوخه مرگ تحویل داده شد.
در نوروز 1348 هادی خرسندی روزنامه نگار و طنزپرداز مجله اسپاید و سیاه به دیدار او رفت تا با اولین وزیر زن ایرانی که به تازگی به این سمت منصوب شده بود گفت و گو کند. در تاریخ چهارشنبه 13 آوریل 2018 منتشر شده است در ادامه می خوانید:
با اینکه اولین کسی نبودم که با اولین وزیر زن ایران ملاقات کردم، اولین بار بود که به دیدار اولین وزیر زن ایران رفتم! روزنامه های چند روز گذشته نوشته بودند که اتاق وزیر جدید پر از گل، اتاق اولین وزیر زن و اتاق خانم فرخ پارسایی در گل و لای غرق شده است. وقتی رئیس دفتر وزیر به ما اجازه ورود داد، من در این فکر بودم که چطور وزیر را از بین این همه گل پیدا کنم و مراحل مصاحبه را شروع کنم. بالاخره من و عکاس مجله در میان چشمان غمگین بسیاری که ساعت ها در اتاق رئیس دفتر برای دیدار با خانم وزیر نشسته بودند وارد اتاق او شدیم و دیدم بر خلاف تصور قبلی هیچ گلی وجود ندارد. در اتاق و خانم وزیر مثل یک دسته گل پشت میز وزارت نشسته اند. یک خبرنگار فرانسوی قبل از ما وارد شده بود و از نحوه صحبتش با خانم وزیر فهمیدم که زبان فرانسوی خبرنگار فرانسوی خیلی خوب نیست و نمی تواند منظور خانم وزیر را بفهمد! برای همین خانم وزیر سرش را تکان داد و رفت. بعد از اینکه از نبود گل در اتاق ابراز تعجب کردم، خانم وزیر توضیح داد که تمام دسته گل ها با سه کامیون باری به بیمارستان ها و درمانگاه های مختلف فرستاده شده است.
اینجا خانم وزیر آهی کشید و گفت:
– کاش به جای این همه گل برای بچه هایم کتاب و کتابخانه می فرستادند و از معنی حرفشان معلوم بود که اگر میز توالت و پالتو خز و جواهرات بفرستند بدشان نمی آید!
خانم! آیا می توانم سوالات را بپرسم؟
بله، فقط زودتر ذکر کنید که باید به آقای نخست وزیر بروم، احضار شده ام.
شما که پزشکی خوانده اید، با توجه به اینکه این روزها درآمد پزشکان بسیار بیشتر از درآمد وزرا است، چرا سراغ طبابت نرفتید و وزیر نشدید؟
به نظر من پزشکی نباید شغل پردرآمدی باشد. به هر حال همه ما تمام روز را برای دیگران طبابت می کنیم، مثلاً وقتی به دوستمان پیشنهاد می کنیم برای سردرد آسپرین بخورد. این خودش داروست! اما من هیچ وقت به جز برای بچه هایم طبابت نمی کنم… من با این پزشکان تجاری کاری ندارم.
همان طور که روزنامه ها نوشتند حرف هایی که یک ماه پیش در محل کارتان در مورد ناهماهنگی آموزش و پرورش کشور با مبانی انقلاب زدید به وزارتتان منجر شد، آیا واقعا برای وزیر شدن این حرف را زدید؟
نه، من هرگز با این فکر صحبت نکرده ام که ممکن است به خاطر چیزی وزیر شوم. او اهل غیبت نیست! علاوه بر این، شاید با گفتن این حرف، موقعیت قبلی خود را از دست داده باشم. قابل پیش بینی نیست!
آقا شما که گفتید با 4000 دانش آموز مدرسه تاسیس می کنید به فکر تردد دانش آموزانش هستید و آیا اطلاع دارید که شرکت واحد حتی نمی تواند دانش آموزان را به موقع به مدارس 200 دانش آموز تحویل دهد؟!
من کاری به تک شرکتی ندارم، برای مدارس 4000 دانش آموز هم از سرویس های ویژه استفاده می کنیم تا از تک شرکت آزاد باشیم!
خانم وزیر! آقا ضمن اعلام برنامه های آینده خود فرمودید مردم را از مدارس ملی راضی می کنید. آیا بهتر نیست مردم را با مدارس دولتی خوشحال کنیم؟
مردم آنقدر از مدارس دولتی گلایه ندارند!
آیا فکر می کنید با اولین وزیر زن، مدارس دخترانه و پسرانه یکسان باشد و دختر را بر پسران ترجیح نمی دهید؟
نه، نه، هیچ تبعیضی وجود نخواهد داشت، حتی جمعه گذشته که برای بازدید از امتحانات مختلف رفتم، به چهار مدرسه پسرانه و فقط یک مدرسه دخترانه مراجعه کردم.
آیا در قرارهای بعدی از زنان بیشتر استفاده خواهد شد؟
این موضوع چیز جدیدی نیست و سال هاست که در آموزش زنان و مردان با هم کار می کنند!
… اینجوری که از نردبان ترفیع بالا رفتی انگار که بدت نمیاد نخست وزیر بشی!
بله. اما البته نه الان که نخست وزیر خوبی مثل آقای هویدا داریم!
لطفا بفرمایید چند فرزند دارید و در چه مرحله ای از تحصیل هستند؟
پسر بزرگم حمید در حال حاضر در یکی از دانشگاه های آمریکا تحصیل می کند. البته دو سال پیش در کنکور فنی تهران قبول شد… دو دخترم ناهید و مهشید در دبیرستان رضا شاه کبیر درس می خوانند و بسیار راضی هستند. فرزند کوچکم نوید کلاس ششم مدرسه کشوری است.
چرا او را در مدرسه ملی گذاشتید؟
بی انصافی است که وقتی فردی پول دارد فرزندش را به مدرسه دولتی بفرستد و جای بچه دیگری را بگیرد که پول ندارد.
همانطور که می دانید کتاب های درسی قرار است با تحولات امروز ایران و جهان هماهنگ باشد، پس آیا قبول دارید که به جای اشعار ایرج میرزا، پروین و ملک الشعراء، اشعار نوی براهنی، شاملو، و احمدرضا احمدی باید در کتب درسی چاپ شود؟
این سه شاعر نصرتی را کنار هم نگذارید، زیرا ممکن است یکی از آنها را بپذیرم.
…. لباس وزارت کار در مراسم رسمی چگونه خواهد بود؟ قطعاً لباس ملیله و کلاه پردار وزرای مرد نیست.
فرم لباسشو نمیدونم باید برید از دفتر تشریفات بپرسید.
چه کسی را می خواهید در سمت قبلی خود یعنی معاونت آموزشی منصوب کنید؟
می خواهم یکی بهتر از خودم پیدا کنم!… باید بروم نخست وزیر. بقیه سوالات برای بعد.
25957
