کاندیداتوری یک قاچاقچی، یک ساواکی و یک زندانی در انتخابات ریاستجمهوری /ردصلاحیت بازرگان جنجالی شد/رقبای آیت الله خامنه ای در انتخابات چه کسانی بودند؟
فهیمه نظری: ثبتنام کاندیداهای دور چهارم ریاستجمهوری روز چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۶۴ آغاز شد. این خبر را روز سهشنبه ۲۵ تیر وزارت کشور به ریاست ناطق نوری با صدور اطلاعیهای که در روزنامهها منتشر شد به آگاهی عموم رساند. متن اطلاعیه به این شرح بود:
بسمهتعالی
در اجرای اصول یکصدوچهارده، یکصدوشانزده و یکصدونوزدهم قانون اساسی و همچنین مفاد قانون انتخابات ریاستجمهوری برگزاری چهارمین انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران را در روز جمعه مورخ ۲۵ مرداد ۱۳۶۴ در داخل و خارج کشور اعلام میدارد، کلیهی داوطلبان ریاستجمهوری میتوانند به منظور ثبتنام و تسلیم پرسشنامه مربوطه از روز چهارشنبه ۲۶ لغایت یکشنبه ۳۰ تیرماه جاری جمعا به مدت ۵ روز با ارائهی عین شناسنامهی عکسدار، به همراه ۴ نسخه تصویر تمامی صفحات شناسنامه و ۱۲ قطعه عکس ۶ در ۴ که سال جاری گرفته شده باشد در ساعت اداری به ستاد انتخابات کشور مستقر در ساختمان وزارت کشور واقع در خیابان دکتر فاطمی مراجعه و ثبتنام نمایند. (کیهان، ۲۵ تیر ۶۴)
معاون سیاسی اجتماعی وزارت کشور نیز اعلام کرد که این انتخابات جمعه ۲۵ مرداد (۶۴) برگزار و نتیجهی آن حداکثر تا تاریخ ۱۸ شهریور مشخص خواهد شد.
در این دوره از انتخابات ریاستجمهوری ایران بر اساس گفتههای مصطفی تهرانی، سرپرست وقت ستاد انتخابات وزارت کشور، حدود ۲۴ هزار شعبه اخذ رای در سراسر کشور و حدود ۲۳ میلیون اوراق اخذ رای پیشبینی شده بود که در صورت لزوم بر تعداد آنها افزوده میشد. تهرانی دربارهی سن رایدهندگان نیز گفت: «کلیهی متولدینی که قبل از ۲۵ر۵ر۱۳۴۹ متولد شده باشند میتوانند در این انتخابات شرکت کنند.» (کیهان: ۲۶ تیر ۶۴) یعنی کسانی که سنشان ۱۵ سال تمام به بالا بود. برای اخذ آرا از ایرانیان خارج از کشور نیز حدود ۴۰۰ حوزه و ۶۵۰ هزار برگ رای در نظر گرفته شده بود.
ثبتنام یک ساواکی و یک قاچاقچی
صبح روز چهارشنبه ۲۶ تیر ۶۴ با شروع ساعت کار رسمی ادارات، ثبتنام از داوطلبان شرکت در انتخابات دور چهارم ریاستجمهوری آغاز، و تا پایان آن روز (بنا بر تماس خبرنگار کیهان با یک مقام آگاه/ ۲۶ تیر ۶۴) سه نفر برای ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری به وزارت کشور مراجعه کردند. در روز پنجشنبه ۲۷ تیرماه یعنی دومین روز ثبتنام کاندیداها، نیز هشت نفر نامزد شرکت در انتخابات ریاستجمهوری شدند. این تعداد تا پایان وقت اداری یکشنبه ۳۰ تیر ۶۴ که آخرین مهلت ثبتنام نامزدهای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری بود به ۵۰ نفر رسید. بنا بر گزارش خبرنگار کیهان حدود ساعت یک بعدازظهر همین روز یعنی در آخرین مهلت ثبتنام کاندیداها، «مهندس مصطفی میرسلیم مشاور عالی ریاستجمهوری در محل وزارت کشور حضور یافت و از طرف حجتالاسلام سید علی خامنهای مدارک لازم را برای ثبتنام تسلیم وزارت کشور کرد.» (کیهان ۳۱ تیر ۶۴)
علاوه بر ایشان در میان ثبتنامکنندگان نام افرادی چون مهندس بازرگان، حبیبالله عسگراولادی، مسیح مهاجری و محمدمهدی عبدخدایی نیز به چشم میخورد.
اما نکتهی قابل تامل این بود که بسیاری از شرکتکنندگان از افراد عادی و حتی جنجالبرانگیز بودند. به گونهی که روز چهارشنبه ۱۶ مرداد ۶۴ علیاکبر ناطق نوری وزیر وقت کشور با بیان اینکه در بین کاندیداها عدهی زیادی با شرط اول که رئیسجمهور باید از رجال سیاسی و مذهبی باشد حذف شده و کنار رفتند گفت: «مثلا در بین کاندیداها یک ساواکی و یک قاچاقچی بود که حذف شدند، همچنین بابک زهرایی ک یکی از کاندیداها بود که شورای نگهبان صلاحیت اینگونه افراد را رد کرد…» (کیهان: پنجشنبه ۱۷ مرداد ۱۳۶۴)
اعلام اسامی نامزدهای نهایی
پس از پایان یافتن مدت قانونی بررسی صلاحیت کاندیداهای چهارمین دورهی ریاستجمهوری و اعلام اسامی تاییدشده از سوی شورای نگهبان، وزیر وقت کشور طی اطلاعیهای اسامی کاندیداها را اعلام کرد. کاندیداهای تایید صلاحیتشده عبارت بودند از: آیتالله خامنهای، حبیبالله عسگراولادی مسلمانی و دکتر سید محمود کاشانی.
حجتالاسلام امامی کاشانی عضو فقهای شورای نگهبان و رئیس وقت هیات مرکزی نظارت شورای نگهبان بر انتخابات ریاستجمهوری دربارهی چگونگی گزینش داوطلبان در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران در مورد علت انتخاب سه نفر از میان ۵۰ کاندیدای ریاستجمهوری گفت: «دلیل اساسی این را نقض قانون میدانم. برای اینکه در قانون آمده اعضای شورای نگهبان، شورای عالی قضایی، دولت و مجلس اگر میخواهند کاندید شوند باید استعفا دهند. این استعفا دادن محضوراتی پیش میآورد. زیرا اگر در انتخابات ریاستجمهوری انتخاب نشوند بهسادگی نمیتوانند به کار خود بازگردند. مثلا اگر وزیری کاندید شود و در انتخابات موفق نشود برای برگشتن به پست وزارت مجددا باید در مجلس تایید شود…» (کیهان: یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۶۴)
آغاز فعالیتهای تبلیغاتی و اعلام حمایت گروهها از آیتالله خامنهای
تبلیغات انتخاباتی چهارمین دور انتخابات ریاستجمهوری از روز دوشنبه ۱۴ مرداد ۶۴ آغاز شد و تا ساعت هفت صبح روز ۲۴ مرداد ادامه داشت. طی این مدت طیف وسیعی از گروهها و جمعیتهای مختلف ضمن دعوت از عموم مردم به شرکت در انتخابات حمایت خود را از آیتالله خامنهای اعلام کردند. این گروهها عبارت بودند از جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، طلاب و فضلای حوزه علمیه اصفهان، دفتر تحکیم وحدت، اهالی منبع آب یوسفآباد و هیات امنا و خانوادهی شهدای بسیج مسجد خلیل الرحمان (کیهان: ۱۶ مرداد ۱۳۶۴)، جامعه روحانیت مبارز، جامعه انجمنهای اسلامی بازار و اصناف تهران، هیئت انصارالمهدی، مجمع هفتگی خانوادههای شهدای یوسفآباد (کیهان ۱۹ مرداد ۶۴)، هیات عزاداران حسینی پالایشگاه تهران تاسیسات ری و مناطق نفتخیز جنوب، انجمن اسلامی کارکنان بانک ملی، جامعهی روحانیت زنجانی، انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز، انجمن اسلامی مرکز تهیه و توزیع مواد شیمیایی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (کیهان: ۲۰ مرداد ۶۴)
محجوب سخنگوی شورای مرکزی خانهی کارگر نیز عصر روز شنبه ۱۹ مرداد ۶۴ طی یک مصاحبهی مطبوعاتی ضمن معرفی آیتالله خامنهای به عنوان کاندیدای منتخب این تشکیلات برای انتخابات ریاستجمهوری و اعلام حمایت از ایشان، دیدگاههای خانهی کارگر در مورد رئیسجمهور آینده را تشریح کرد. (کیهان: یکشنبه ۲۰ مرداد ۶۴)
سخنان آیتالله خامنهای در دور اول تبلیغات
شامگاه سهشبه ۱۵ مرداد ۶۴ آیتالله خامنهای در پی تصمیم کمیسیون نظارت بر تبلیغات انتخابات ریاستجمهوری آیتالله خامنهای به عنوان یکی از کاندیدای ریاستجمهوری سخنانی از سیمای جمهوری اسلامی ایران ایراد کرد. نکتهی جالب اینکه در سخنان ایشان هیچ نشانی از تبلیغ برای ریاستجمهوری خودشان به چشم نمیخورد و بیشتر تشویق مردم به مشارکت هرچه بیشتر بود و تشریح سیاست خارجی کشور. بخشهایی از سخنان ایشان به این قرار بود:
ما که میگوییم مردم در سرنوشت این کشور و ادارهی مملکت شریک هستند یعنی چه؟ به نظر من مهمترین مظهر شرکت مردم در ادارهی کشور، انتخابات ریاستجمهوی است یا لااقل یکی از مهمترین آنهاست… مردم در انتخابات ریاستجمهوری چه میکنند؟ یک فردی را انتخاب میکنند که رئیس دستگاه عظیم اداری کشور، این شخص است که نخستوزیر را معین میکند و نخستوزیر و وزرا هستند که مملکت را با نصب مدیران اداره میکنند و اجراییات کشور را عملا عهدهار میشوند و به دوش میکشند.
وقتی مردم انتخابات ریاستجمهوری را انجام میدهند میتوانند احساس کنند و میتوانند به دنیا بگویند که این ما هستیم که داریم مدیران کشور را انتخاب میکنیم و نظام جمهوری اسلامی میتواند افتخار کند که این مردم هستند که دارند زمامداران کشورشان را انتخاب میکنند، امام هم که ریاستجمهوری را تنفیذ میکنند در حقیقت رای مردم را تنفیذ میکنند و میبینند که این کلی راهگشا و در حقیقت مدخل اصلی برای ادارهی کشور و تعیین زمامداران و مدیران کشور است.
مطلب دیگر در باب اهمیت انتخابات است که وقتی مردم شرکت میکنند، وقتی آرای زیادی به منتخب خودشان و رئیسجمهور میدهند آن رئیسجمهور این توان و قدرت را در خودش مییابد که دست به اصلاحات بزند. آنچه را که لازم و مفید میداند به دولت توصیه کند و دنبال آن را بگیرد، خطوط اصلی سیاست اقتصادی، سیاست خارجی، سیاست فرهنگی و سیاستهای گوناگون کشور را ترسیم کند و از دولت و مسئولین اجرایی و مدیران بخواهد که آنها را انجام دهند.
رئیسجمهوری که با آرای بالای مردم انتخاب میشود میتواند به مجلس شورای اسلامی برود و نظرش را بگوید و از آنها کمک بطلبد و به اتکای آرای مردم اقدام قاطع بکند و قاطعانه در مسائل مهم و حساس عمل کند.
… امروز همه چیز در نقطهی مقابل قرار دارد. از لحاظ وضع سیاسی و اعتبار جهانی آن روز هیچکس خیال نمیکرد این نظام، این کشور حتی ممکن است تا یک سال دوام بیاورد. امروز ما در دنیا جزء سیاستهای تعیینکننده به حساب میآییم.
آن روز آمریکا ما را در محاصرهی اقتصادی و سیاسی و تبلیغاتی خودش قرار داده بود ولی امروز آمریکا اعتراف میکند که در محاصرهی سیاسی ماست.
ریگان صریحا اعلام میکند که از ناحیهی ایران و چند کشور دیگر تهدید میشود. این بدین معناست که ما آمریکا را در یک محاصرهی معنوی سیاسی قرار دادهایم و دارد روی این سیاست بزرگ جهانخوار و سلطهطلب فشار میآید.
امروز دنیا بر روی کشور ما حساب میکند. ما هرجا که برویم با آغوش باز از ما استقبال میکنند، ارتباط با ما برای کشورها و دولتها یک خواست مرغوب و مطلوب است.
… امروز ده پانزده شهر عراق در تهدید توپخانهی ماست. ما هر وقت اراده کنیم میتوانیم این ده پانزده شهر عراق را با توپخانه بزنیم. امروز برتری نظامی با ماست.
امروز ارتش احساس میکند که در سرنوشت کشور موثر است و احساس میکند که مورد محبت مردم است. فرماندهان هر سه نیروی ما مردمان متعهدی هستند، کسانی که در فرماندهی نیروها قرار دارند کار میکنند و مسئولین بالا از عناصر حزباللهی، مومن و علاقهمند به این نظام هستند. (کیهان: ۱۶ مرداد ۱۳۶۴)
جنجال بر سر رد صلاحیت مهندس بازرگان
از نکات جنجالبرانگیزی که در ثبتنام کاندیداهای این دور از انتخابات ریاستجمهوری رخ داد، ردصلاحیت مهندس بازرگان بود. این در حالی بود که در آستانهی ثبتنام کاندیداها آخوندی معاون سیاسی اجتاعی وزارت کشور که برای شرکت در سمینار شوراهای هماهنگی آوارگان افغانی سراسر کشور به مشهد سفر کرده بود، در گفتوگویی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی گفته بود: «از نظر وزارت کشور هیچ منعی برای شرکت کاندیدای نهضت آزادی در انتخابات ریاستجمهوری وجود ندارد…» (کیهان، ۲۵ تیر ۶۴)
پس از اعلام نام کاندیداهای نهایی و رد صلاحیت مهندس بازرگان، حجتالاسلام امامی کاشانی عضو فقهای شورای نگهبان و رئیس هیات مرکزی نظارت شورای نگهبان بر انتخابات ریاستجمهوری که در مصاحبهای مطبوعاتی دربارهی چگونگی گزینش داوطلبان، تبلیغاتی رادیو تلویزیونی و… شرکت کرده بود دربارهی عدم تایید بازرگان گفت: «شورای نگهبان تمام نقاط مثبت و منفی آقای بازرگان را رسیدگی کرده و بعد از جمعبندی در شورا مطرح و بحث نمود و آنچه را که قانون اساسی تکلیف کرده طبق شرایطی که کاندیداها باید داشته باشند با توجه به سابقه و مطالب، ایشان رای نیاوردند و اگر لازم باشد برای ملت منعکس میکنیم.» و در پاسخ به خبرنگار کیهان که پرسید: «با توجه به سوژه دادن دست ضد انقلاب بهتر نبود بازرگان را تایید میکردید؟» پاسخ داد: «همانطور که امام در پیام ۲۲ بهمن در مورد شورای نگهبان فرمودند تا به حال تحت تاثیر جو قرار نگرفته است، فقه اسلام و قانون اساسی را جلویش میگذارد و جلو میرود در قانونی هم که در مجلس تایید میکنند کار به جو ندارند. اصولا شورای نگهبان مصلحتاندیشی نمیکند.» (کیهان: یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۶۴)
اما ماجرای ردصلاحیت مهندس بازرگان امری نبود که دستکم برای نهضت آزادی و بهویژه شخص ایشان قابل هضم باشد، چه اینکه به هر روی نخستوزیر دولت موقت بود و یکی از سابقون انقلاب، از همین رو این نهضت با صدور اعلامیههایی شرکت افراد در انتخابات را امضای سند اسارت خودشان دانست. اعتراضی که از سوی شورای نگهبان بیپاسخ نماند. روز دوشنبه ۲۱ مرداد ۶۴ آیتالله خزعلی عضو فقهای شورای نگهبان که در مراسم گرامیداشت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم به مناسبت درگذشت حجتالاسلام شیخ محمد ثقفی پدر همسر امام شرکت کرده بود طی سخنانی در رثای ایشان گریزی هم به ماجرای رد صلاحیت بازرگان زد و دربارهی علل آن گفت:
شورای نگهبان تمام جهات را مراعات میکند. شما دربارهی ولایت فقیه گفتید من مجلس خبرگان را منحل میکنم و وقتی لانهی جاسوسی آمریکا تسخیر شد امام آن را انقلاب دوم تعبیر کردند، ولی آقای مهندس بازرگان گفت من استعفا میدهم که استعفایش هم قبول شد. در آن موقعی که فرزندان ما انقلاب میکنند شما برای آمریکا جوش میزنید و وقتی «حسن نزیه» مدیرعامل شرکت نفت شد و گفت پیاده کردن احکام اسلام نه مفید است و نه ممکن، آقای بازرگان او را تایید کرد. من در نمازجمعهی تهران مقداری احتیاط کردم و نگفتم، اما حالا که نامهپراکنی میکنید میگویم دهها مورد از این قبیل مسائل در زمینهی شما هست و اگر مایلید به میدان بیایید خواهیم آمد. شما باید اسلام و ولایت فقیه را احترام بگذارید و حسن نزیه را یک انسان بیدین بدانید. شما گله دارید که چطور شد شما را حذف کردند و اگر قبول میشدید درب شورای نگهبان را میبستید. اگر اعضای شورا هم موافقت میکردند اولین کسی که استعفا میداد بنده بودم. در روز قدس که دشمن تهدید به بمباران کرد و ملت ما شهادتین خود را گفت و ۵ میلیون در تهران راهپیمایی کردند رادیو اسرائیل آن را دو میلیون نفر اعلام کرد. اما آقای بازرگان گفت ۵۰۰ هزار نفر شرکت کردند. نهضت آزادی اخیرا نامهپراکنی کرده و گفته است هرکسی پای صندوق رای برود اسارت خودش را امضا کرده است. ملت ما همانطوری که در روز قدس نشان داد در انتخابات هم به طور گسترده شرکت خواهد کرد و شما دارید با ملت ما میجنگید.
آیا شما مفسر قرآن هستید؟! من بنا نداشتم بیپرده صحبت بکنم اما دیدم آنها بیپرده اعلامیه پخش میکنند. دنیا توجهش به این است که آیا در این انتخابات ملت ما در صحنه حضور خواهند داشت در این شرایط باید به دهن شیر هم رفت و رای داد. در این میان یک عده بازیگر که فهمیدند نمیتوانند جلوی ملت را بگیرند گفتند که امام فرمودند به صندوقها هجوم آورید، اما رای سفید هم دادید اشکالی ندارد و این از حماقت آنهاست. اگر کسی که به سن قانونی برسد و در روز رایگیری مسامحه کند بداند که رحمت خدا را از خود دریغ کرده است… قدم زدن برای رای دادن به همان اندازه ثواب دارد که بین «صفا» و «مروه» قدم زده میشود و همه موظفیم به پای صندوقهای رای برویم…
آقای بازرگان مگر شما نبودید گفتید «هویدا را به فرانسه تحویل میدهید» کسی که ۱۳ سال خون این ملت را به شیشه کرد. اگر آنها بازی درنمیآوردند ما این مطالب را نمیگفتیم. اما مکرر جوسازی میکنند که چرا شورای نگهبان ما را حذف کرد. آیا شما نبودید که گفتید مجلس باید بسته شود و گفتید که به مسعود رجوی رای بدهید زیرا مردان پرشوری در کنار او هستند.
آبروی خودتان را حفظ کنید ملت عزیز ما خیلی سنگین و باوقار با شما رفتار دارند اما شما لجاجت به خرج ندهید. چون میترسم آیندهی تیرهتری داشته باشید. بحمدالله در مقاطع حساس همهی نهادهای ما بهخصوص شورای نگهبان ایستادهاند و نمیگذارند «بنیصدر» دیگری روی کار آید ولو اینکه به قیمت جانشان تمام شود. این آقایان در چهاردیواری نشستهاند و فکر میکنند دنیا با اینها هستند. ما از روی قانون عمل میکنیم در قانون آمده است: ریاستجمهوری باید ایرانیالاصل، مدیر، مدبر و معتقد به مبانی جمهووری اسلامی باشد و ما شما را معتقد به مبانی جمهوری اسلامی نیافتیم و شما مخالف ولایت فقیه هستید. این آقایان قبل از انقلاب میگفتند مگر میشود با آمریکا جنگید و اکنون از اینکه بگویند «مرگ بر آمریکا» میترسند و توان آن را ندارند. وقتی در مجلس خبرگان ولایت فقیه را طرح کردیم آنها گفتند ما پیشنویس قانون اساسی را به آنها میدهیم حوالهاش به حضرت عباس. اصل ولایت فقیه عالیترین از اصول قانون اساسی است و اگر این اصل نباشد همه چیز بر باد است و آنچه شرق و غرب از آن میترسند همین ولایت فقیه است… (کیهان سهشنبه ۲۲ مرداد ۶۴)
۲۵۹
خبرآنلاین