مدیران خودروسازی های دولتی بله قربان گوی رانت خوران
اقتصاد۱۰۰- عطش خدمت به صنعت خودرو، باعث شده که برخی از مدیران ارشد خودروسازی به بیراهه بروند و برای همیشه خود را مدیون مردم و سهامداران کنند. این مدیران با انواع لابی خودشان را به جاده مخصوص میرسانند و در نهایت «چشم گو» به کسانی میشوند که از این حوزه رانتهای میلیاردی عایدشان میشود.
روزنامه ایران در ادامه این اتهام سنگین آورده است:این مدیران خودروساز آنچنان مطیع محض میشوند که در تمام جلسات وقتی از آنها خواستهای مطرح میشود، کاری به هزینه فایده آن پروژه ندارند و بیچون و چرا میپذیرند. جالب آنکه توجیهشان این است که ما هزینههای سرسامآور زیادی داریم و حالا اگر نیروی اضافه یا اقدامی انجام شود به جایی بر نخواهد خورد.
پرداخت تاوان توسط خریدار
در حالی صنعت خودرو بشدت به مدیران دلسوز و آیندهنگر نیاز دارد که اکنون در رأس هرم برخی از شرکتهای خودروسازی، مدیرانی قرار گرفتند که دنبال بدهبستان، سود شخصی یا رساندن سود به برخی از گروهها هستند. به نظر میرسد یکی از مهمترین دلایلی که باعث شده، صنعت خودرو رشد نکند، وجود چنین مدیرانی است؛ مدیرانی که نفع و سود گروههای سیاسیشان، نسبت به منافع اقتصادی یک شرکت صنعتی با جامعه کارگری بالا، بسیار برتری دارد.
در این میان برخی از مدیران خودروسازی از زیان بالای خودروهای تولیدی خود صحبت و این موضوع را هم با افتخار رسانهای میکنند. برخی از مدیران ادعا دارند هر دستگاه خودرویی که در جاده مخصوص به مرحله فروش میرسد از 26 میلیون تومان تا 92 میلیون تومان در خط زیان است و همه این موضوعات را به «قیمتگذاری دستوری و تصمیم سیاستگذاران» گره میزنند. اما چرا مدیران ناراضی برای رفع این مشکلات هیچ کاری نمیکنند و همواره بهانهجویی خود را برای مردم و بخصوص خریداران خودرو میبرند. اگر مدیری نمیتواند با افزایش بهرهوری، کاهش هزینههای سربار، مدیریت هزینه و سایر موارد، از قیمت نهایی خودرو بکاهد، قاعدتاً تاوان آن را خریدار خودرو نباید پرداخت کند.
بیتوجهی به آیندهنگری
آنطور که وزارت صمت پیشبینی کرده بود، تولید خودرو در سال 1402 بایستی به یک میلیون و 600 هزار دستگاه میرسید، اما برخی از مدیران خودروسازی و مونتاژی، آنطور غرق خدمت به غیر از مردم و سهامداران بودند و هستند که فراموش کردند برای افزایش تولید برنامههای خود را عملیاتی کنند. یکی دیگر از جدیدترین چالشها در این حوزه، مربوط به افرادی است که چشم انتظار پژو پارس هستند؛ خودرویی که سازمان ملی استاندارد نامه بسته شدن خط تولید آن را داده بود، این روزها اشک خریدارانش را درآورده است. چرا که هم اعلام شده این خودرو با قیمت جدید عرضه خواهد شد و هم این که حرکت لاکپشتی در تولید این خودرو، مردم را از داشتن آخرین سری از پژو پارس ناامید کرده است.
با وجود مشکلات ریز و درشتی که در صنعت خودرو وجود دارد و مدیران خودروسازی باید تمام وقت خود را برای حل کردن مشکلات بردارند، این سؤال و ابهام مطرح شده است که چرا برخی از مدیران خودروسازی خود را مطیع محض یک نماینده مجلس یا یک قطعهساز یا یک مدیر میدانند؟ چرا فضای کاری برخی از مدیران به این سمت میرود؟ کارشناسان در این باره اعتقاد دارند که برخی از مدیران، با اصول و ادبیات مدیریت آشنا نیستند و چون توانایی، ایده، تفکر و آیندهنگری ندارند، تنها فرمانبردار از دستوراتی هستند که قانون به آنها دیکته نمیکند، بلکه افراد صاحب نفوذ امور را در دست میگیرند و مسیرها را مشخص میکنند. به نظر میرسد در صنعت خودرو، برخی از مدیران تصمیمات اقتصادیشان، تابع دستوراتی است که به غیر از دلسوزان بر آنها ابلاغ میشود.