چرا صندوق های بیمه اجتماعی همواره کم می آورند؟/ با رشد سرمایهگذاری عملا ظرفیت بیمهدهی نیز رشد میکند
سالهای متمادی است که مسئولان عالیرتبه در دستگاههای اجرائی، از ناترازیهای مختلف در اقتصاد کشور صحبت میکنند. از ناترازی در تولید و مصرف حاملهای انرژی مثل بنزین و برق تا ناترازی مالی بانکها، بودجه دولت و… .
به گزارش خبرآنلاین، روزنامه شرق نوشت: یکی از ناترازیهای مهم نبود برابری ورودی صندوقهای بیمهای اجتماعی در مقایسه با خروجی آنهاست؛ یعنی فرضا صندوق بیمه تأمین اجتماعی که از هر بیمهشده حدود 30 درصد از درآمد او را دریافت میکند، چنانچه مجموع این نوع دریافتیها (ورودیها) را پس از کسر هزینهکرد دستگاه اجرائی صندوق در نظر بگیریم و آن را خالص دریافتی بنامیم، سپس با مجموع پرداختیها به بازنشستگان و هزینه خدمات درمانی به بیمهشدگان (خروجیها) مقایسه کنیم، ورودیها کمتر از خروجیهاست.
توجه شود که خدمات شرکتهای بیمههای تکمیلی و بیمههای دیگر (مثل بیمههای تجاری) موضوع جداگانهای است و اغلب صندوقهای بیمه تجاری و تکمیلی دچار بحران ناترازی نیستند و بهمثابه بنگاه اقتصادی سودآور و دارای توجیه اقتصادی هستند؛ مانند بیمه عمر، بیمه حوادث، شخص ثالث و… . اما چرا صندوق بیمههای تأمین اجتماعی دچار بحران مالی و ناترازی است؟
اگر سازمان یادشده به جای تولید درمان، سراغ ارائه درمان برود، اجازه دهد که بیمهشده برای درمان بیماری خود هر پزشک و درمانگاهی را که میخواهد، برگزیند و تنها اسناد هزینهای را به واحد کارشناسی درمان در دفاتر بیمه سازمان که درحالحاضر نیز دایر و فعال هستند، تحویل دهد و سازمان به فرض، 90 درصد هزینه را پوشش دهد، نهتنها متقاضی خدمات راضیتر خواهد بود، بلکه آن سازمان بهشدت کاهش هزینه حقوق و دستمزد و تعمیر و نگهداری مجتمعهای درمانی را تجربه خواهد کرد.
از سوی دیگر این سرمایهگذاری آزادشده در واگذاری احتمالی مجتمعهای درمانی نیز پول خوابرفتهای است که بیدار میشود و در حوزه اقتصاد به کار میافتد و میتواند درآمدافزایی کند؛ اگر بهدرستی مدیریت اقتصادی شود. از اینجا وارد زاویه پنهان دیگر (دوم) ناترازی میشویم. تا اینجا از بخش نسبتا پنهان هزینهای گفتیم، حال به حوزه درآمدزایی میپردازیم. صندوقهای بیمهای برای اینکه ورودی صندوق را تقویت کنند و بتوانند قدرت خدماتدهی خود را افزایش دهند و از عهده تعهدات مالی خود برآیند، در مقاطعی که مازاد داشتند مثلا در دهههای 70 و 80 اغلب چنین بوده است که از 7 تا 12 درصد از وجوه دریافتی سازمان -بسته به شرایط درآمدی و هزینه سال- را به بخش اقتصادی دایرکرده خود تزریق میکردند تا سرمایهگذاری کند و از سود شرکتهای توابع در مواقع لزوم بهرهمند شود.
بازار سرمایه که قلب اقتصاد کشور است، اشتغال و تولید از آنجا تغذیه میکند و شاخص کل اوضاع سرمایهگذاری کشور محسوب میشود، بازیگران مفید و تأثیرگذاری لازم دارد. ضمن آنکه عموم مردم هریک بهعنوان سرمایهگذار جزء میتوانند سرمایه هنگفتی بسازند و در صورت اعتماد به بازار سرمایه، اسباب رشد آن شوند. این نوع حضور صندوقهای بیمهای در بازار سرمایه بهعنوان سهامداران عمده، کمک شایان توجهی به مدیریت بازار سرمایه میکنند و نقش سازندهای در اقتصاد کشور بازی میکنند. با رشد سرمایهگذاری عملا ظرفیت بیمهدهی را نیز رشد میدهند و چون سبب رشد تولید نیز میشوند، موجب مهار تورم شده و در هر دو حالت کمک غیرمستقیمی به رفع ناترازی نیز میکنند.
23302
منبع خبر آنلاین