ارز دیجیتال

مرز شفافیت در بازاریابی محصولات رمزارزی کجاست؟

صاحب‌نظران حوزهٔ کسب‌وکار معتقدند که اتخاذ راهبُردهای صحیح بازاریابی در موفقیت کسب‌وکارها نقش حیاتی دارد. این امر در حوزه‌ی کسب‌وکارهای مرتبط با بازارهای مالی و بازار نوظهور ارزهای دیجیتال، به‌دلیل حساسیت‌ بیشتر کاربران، اهمیتی دوچندان دارد.

به گزارش اکوایران؛ اتخاذ استراتژی صحیح بازاریابی در صنایع مختلف، نقشی حیاتی در موفقیت و رشد کسب‌وکارها ایفا می‌کند. این امر به‌ویژه در عصر دیجیتال که رقابت شدیدتر و مشتریان آگاه‌تر شده‌اند، اهمیت بیشتری یافته است. عنصر «اعتمادسازی» و چالش‌های خاص بازاریابی در حوزه ارزهای دیجیتال، موضوع صحبت ما با خانم مریم مظفری، متخصص حوزه دیجیتال مارکتینگ بازارهای مالی است.

یک استراتژی بازاریابی مؤثر، علاوه بر افزایش فروش و سودآوری، به ایجاد ارتباط پایدار با مشتریان، تقویت برند و ایجاد مزیت رقابتی کمک می‌کند. همچنین، باتوجه‌به تفاوت‌های موجود در ماهیت صنایع مختلف، از جمله بازارهای مالی، گردشگری و فناوری، استراتژی‌های بازاریابی باید متناسب با نیازها و چالش‌های خاص هر صنعت طراحی و اجرا شوند. این امر مستلزم درک عمیق از بازار هدف، تفاوت رفتار مصرف‌کننده و روندهای صنعت است تا بتوان پیام‌های بازاریابی را به طور مؤثر به مخاطبان موردنظر رساند و در نهایت به اهداف کسب‌وکار دست‌یافت. عنصر «اعتمادسازی» و چالش‌های خاص بازاریابی در حوزه ارزهای دیجیتال، موضوع صحبت ما با خانم مریم مظفری، متخصص حوزه دیجیتال مارکتینگ بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال است.

آیا بازاریابی در حوزه محصولات و خدمات مرتبط با رمزارزها، تفاوت مشخصی با دیگر بازارهای مالی دارد؟

در مارکتینگ خدمات و محصولات کریپتویی، علاوه بر شفافیت، اتخاذ استراتژی‌های نوآورانه‌ای که با ماهیت دیجیتال و فنّاورانه این بازار همخوانی داشته باشد، اهمیت بالایی دارد. یکی از کلیدهای موفقیت در این حوزه، استفاده از بازاریابی مبتنی بر داده است. تحلیل رفتار کاربران، پیش‌بینی نیازهای آن‌ها و شخصی‌سازی پیام‌ها می‌تواند کمک کند تا افراد با اطمینان بیشتری به بازارهای جدیدتر وارد شوند.

 از طرفی، ایجاد جوامع کاربری و استفاده از استراتژی‌های ساخت جامعه (Community Building) در بازاریابی صرافی‌ها و سایر کسب‌وکارهای رمزارزی نقش بسیار مهمی دارد. افراد به طور طبیعی به تجربه دیگران و نظرات آن‌ها در این زمینه اعتماد می‌کنند. برندهایی که در این حوزه به ایجاد و مدیریت جوامع قوی از کاربران و طرف‌داران خود بپردازند، می‌توانند ارتباطات عمیق‌تر و پایدارتری ایجاد کنند.

علاوه بر این، استفاده از تکنیک‌های مؤثر مانند بازاریابی محتوایی (Content Marketing) و تعامل از طریق پلتفرم‌های اجتماعی، به‌ویژه توییتر و دیسکورد، برای جذب مخاطبان متخصص و مطلع، بسیار مؤثر است.

ارزهای دیجیتال به دلیل ماهیت پیچیده و تخصصی‌شان، نیازمند بازاریابی با محتوای آموزشی و ارزش‌محور هستند، جایی که برندها با تولید مقالات، ویدئوهای آموزشی و وبینارها به مخاطبان کمک می‌کنند تا نه‌تنها به محصول اعتماد کنند، بلکه آن را بهتر درک کنند. در نهایت، ترکیب تکنیک‌های بازاریابی دیجیتال پیشرفته مانند تبلیغات هدفمند و بازاریابی ایمیلی با یک استراتژی قوی برای ایجاد تجربه کاربری روان و متقاعدکننده، تأثیر بسیار زیادی در جذب کاربران جدید به این بازار دارد.

وجوه اصلی تمایز در بازاریابی دیجیتال برای دو صنعت بازارهای مالی و گردشگری، باتوجه‌به تجربه شما در این حوزه‌ها چیست؟

این دو حوزه تفاوت‌های قابل‌توجهی در دیجیتال مارکتینگ دارند. در بازار مالی، اعتمادسازی و ارائه اطلاعات شفاف از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا کاربران برای تصمیمات مالی خود به‌دقت و اطمینان نیاز دارند. در مقابل، در صنعت گردشگری، سرعت جذب کاربر و ارائه پیشنهادهای جذاب و لحظه‌ای اهمیت بیشتری دارد. به‌عبارت‌دیگر، بازاریابی در بازار مالی بیشتر بر ارتباطات بلندمدت و اعتمادسازی استوار است، درحالی‌که در گردشگری، جذابیت‌های بصری و تجربه کاربری فوری نقش کلیدی ایفا می‌کنند.

از دیدگاه شما، بازاریابان خدمات بازارهای مالی، چگونه می‌توانند اعتماد مخاطبین را جلب کنند؟

«شفافیت» کلید اصلی ماجراست؛ هرچند دشوار اما شدنی! تیم‌های دیجیتال مارکتینگ با استفاده از محتوای آموزشی غیرجهت‌دار، تحلیل‌های تخصصی و گزارش‌های معتبر می‌تواند به مشتریان در تصمیم‌گیری با اطمینان بیشتر کمک کند. بازاریابی در فضای پر از عدم قطعیت بازارهای مالی، باید بر «صداقت و شفافیت» تکیه کند. این نوع ارتباط سازی، حس امنیت را به مشتریان منتقل می‌کند و این امر باعث جلب‌اعتماد آن‌ها می‌شود.

به نظر شما، چگونه می‌توانیم ضمن رعایت اصول اخلاقی، توجه مشتریان را به خدمات مرتبط با بازارهای مالی جلب کنیم؟

هدف ما باید جلب‌توجه مشتری با ارائه ارزش واقعی و اطلاعات دقیق باشد؛ نه تحریک احساسات زودگذر! مشتریان باید بر اساس داده‌های معتبر و تحلیل‌های مستدل تصمیم‌گیری کنند. به نظر من، بازاریابان در حوزه مالی باید به‌جای استفاده از تکنیک‌های احساسی که در صنایع دیگر ممکن است مؤثر باشد، بر ارائه ارزش واقعی و راهنمایی مسئولانه تمرکز کنند. اعتمادسازی در این حوزه فرایندی بلندمدت است و استفاده نادرست از آن می‌تواند به ازدست‌دادن همیشگی اعتماد مشتریان منجر شود که جبران آن بسیار دشوار خواهد بود.

نکته‌ای که تا اینجای گفتگو پررنگ‌تر بوده، عنصر «شفافیت» است. چگونه این اصل در بازاریابی محصولات مالی نوظهور، مانند محصولات مرتبط با ارزهای دیجیتال پیاده‌سازی می‌شود؟

این نکته حائز اهمیت است که بازاریابان درک کنند که مخاطبان آن‌ها تنها متخصصان بازارهای مالی نیستند. بلکه افرادی با تجربه‌های مختلف و سطوح دانش متفاوت نیز ممکن است جذب خدمات آن‌ها شوند؛ بنابراین، محتوای منتشر شده برای جذب کاربر باید ساده، قابل‌فهم و درعین‌حال دقیق و شفاف باشد. برای مثال، ارائه اطلاعات پیچیده به زبان ساده و استفاده از مثال‌های کاربردی می‌تواند به جلب‌اعتماد این دسته از مخاطبان کمک کند. همچنین، به‌جای تأکید بر هیجان و سودآوری‌های کوتاه‌مدت، باید بر جنبه‌های آموزشی و آگاهی‌بخشی تمرکز کرد. این امر کمک می‌کند تا مخاطبان بدون احساس تردید و نگرانی وارد این بازارها شوند و از تصمیمات خود اطمینان بیشتری داشته باشند. در نهایت، فعالان حوزه دیجیتال مارکتینگ، علی‌الخصوص در بازارهای پرریسک‌تر مانند ارز دیجیتال، باید مسئولیت بیشتری در ارائه اطلاعات داشته باشند؛ چرا که بی‌دقتی سهوی یا عمدی و عدم شفافیت در این فضا، به ضرر سرمایه‌گذار تمام می‌شود که در نهایت کاهش اعتماد به کل بازار را در پی خواهد داشت.

 

منبع اکو ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا