در حوزه بلاکچین و رمزارزها با بیش از ۳۰۰ کسبوکار بومی روبهرو هستیم/ نگاه بانک مرکزی از زاویه کنترل و محدودیت است، نه حمایت و توسعه!
منتقدین، سیاستها و تصمیم بانک مرکزی را بهخاطر مسدودسازی درگاه پرداختی ۷۸۰۰، آن هم بدون اطلاع قبلی زیر سوال میبرند. این درگاه شریان حیاتی صرافیها و منشا اصلی تامین آنها است. در حالی که صرافیها با مساله خروج کاربران روبهرو هستند، پیگیریهای صنفی به نتیجه نرسیده و سکوت بانک مرکزی شکسته نشده است.
اکوسیستم فینتک از ابتدای پیدایش تاکنون مسیر سخت و طولانی اعتمادسازی را پیموده است. پیش از این اتهامات وارد به صرافیهای ارز دیجیتال، مواردی مانند پولشویی و دستکاری نرخ ارز را شامل میشد. از آنجا که بانک مرکزی بدون شفافسازی اقدام به مسدود کردن درگاه مذکور کرده، این فرصت برای بازار غیررسمی بهوجود آمده که با سرعت روزافزونی خود را تقویت کند.
بازار ارزهای دیجیتال میتوانست فرصت خوبی برای کشور باشد. نبود شناخت کافی از این حوزه و عقبماندگی غیرطبیعی نهاد تنظیمگر، موجب فرصتسوزی این حوزه شده است. تنظیمگری این حوزه بحثهای مفصلی در خود دارد. هفته گذشته در نشستی به میزبانی اتاق بازرگانی ایران، فعالان صنعت فینتک و نمایندگان صرافیها و انجمنها صنفی مربوط حضور داشتند و در این مورد به بحث و گفتمان نشستند. شما میتوانید گزارش تجارتنیوز شرح کامل این نشست را با عنوان «اعتماد کاربران در حال از دست رفتن است/ با تقویت بازارهای غیررسمی، سونامی پروندههای قضایی در راه است» بخوانید.
بهطور کلی بهظر میرسد تلاشهای بانک مرکزی برای سامانبخشیدن به وضعیت رمزارزها تاکنون فایدهای نداشته و موجب ایجاد نارضایتیهایی میان این کسبوکارها شده است. تجارتنیوز پیش از این در گفتوگویی اختصاصی رضا مسعودیفر مدیرعامل صرافی تترلند به همین موضوع پرداخته بود. این گزارش با عنوان «اقدامات بانک مرکزی باعث شده تمام فرصتهایی که در مورد رمزارزها وجود داشت تبدیل به تهدید شود/ سوق دادن کاربران به سمت بازار غیررسمی به ضرر همه است» قابل مشاهده است.
در پیگیری همین مسیر، در این مصاحبه به سراغ کسبوکار دیگری رفتیم تا نظر مدیرعامل یکی دیگر از صرافیهای رمزارز را در این مورد جویا شویم. امیرحسین مردانی، مدیرعامل صرافی بیت پین، در این گفتوگو که مشروح آن را در ادامه میخوانید به سوالات تجارتنیوز پاسخ داده است.
***
محدودیتهای بانک مرکزی، فعالیت اقتصادی این صنعت را مختل کرده است
*هدف بانک مرکزی از ایجاد محدودیت برای صرافیهای رمزارز چیست و آیا این اهداف با اقدامات گذشته تطابق دارند؟
هدف بانک مرکزی از اعمال محدودیتها احتمالاً مدیریت و کنترل ریسکهای مرتبط با فعالیتهای رمزارزی، جلوگیری از پولشویی و تامین مالی غیرقانونی است. با این حال، اعمال محدودیت بدون تعامل با فعالان حوزه و ارائه راهکارهای جایگزین بدون شنیدن نقطه نظرات فعالان این اکوسیستم، نهتنها به اهداف بلندمدت کمکی نکرده، بلکه فعالیتهای اقتصادی این صنعت را مختل کرده است. این موضوع نشان میدهد که روشهای اتخاذ شده با اهداف ادعاشده همخوانی کامل ندارند.
در حوزه بلاکچین و رمزارزها با بیش از 300 کسبوکار بومی روبهرو هستیم/ نگاه بانک مرکزی از زاویه کنترل و محدودیت است، نه حمایت و توسعه!
*اساس ایراد این نگرش به صنعت فینتک در چیست؟
ایراد اصلی این است که بانک مرکزی هنوز صنعت فینتک را بهعنوان یک حوزه جدی و ارزشمند نمیبیند و آن را به عنوان یک صنعت واقعی در نظر نمیگیرد. برای مثال تنها در حوزه بلاکچین و رمزارزها در ایران ما با بیش از 300 کسبوکار بومی روبهرو هستیم که در لبه فناوری جهان کار میکنند. اینها کسبوکارهای جدی هستند که تکنولوژی توسعه دادهاند و آن را بومیسازی کردهاند؛ اما نگاه بانک مرکزی به این حوزه همچنان از زاویه محدودیت و کنترل است، نه حمایت و توسعه.
درک کاملی از ظرفیتها وجود ندارد/ اکوسیستم فینتک میتواند بخش مهمی از راهحل باشد، نه قطعهای از مساله!
*آیا این اقدامات بانک مرکزی نشاندهنده نداشتن شناخت کافی از فناوریهای نوین است؟ اگر بله، چه شواهدی برای اثبات این موضوع وجود دارد؟
وقتی بیش از 300 کسبوکار فعال در این حوزه وجود دارند و بانک مرکزی نه جلسات منسجمی برگزار میکند و نه نقطهنظرات آنها را میشنود، نشاندهنده این است که درک کاملی از ظرفیت این فناوریها وجود ندارد. نمونه بارز آن، تصمیمگیریهای ناگهانی مثل قطع خدمات پرداخت است که بدون در نظر گرفتن پیامدهایش انجام میشود.
ما بارها گفتهایم واقف بر شرایط اقتصادی کشور و فشارهای ناشی از تحریمها و رشد فزاینده نقدینگی هستیم؛ در حالی که این چالشها و تهدیدها میتواند و باید با توسل به راهحلهای مبتنی بر رمزداراییها به فرصت تبدیل شوند و اکوسیستم فناوری مالی کشور در این شرایط میتواند بخش مهمی از راهحل باشد، نه قطعهای از مساله.
بهنظر میرسد دادههای کافی برای اثبات اثربخشی این اقدامات وجود ندارد!
*آیا بانک مرکزی تاکنون گزارشی شفاف و مستند درباره اثربخشی این محدودیتها ارائه داده است؟
خیر، چنین گزارشی ارائه نشده است. همچنین تاکنون پاسخ مستقیم و صریحی از جانب بانک مرکزی به فعالان این صنعت در مورد چرایی این تصمیمات داده نشده و توضیحی درباره پایه و مجوزهای قانونی این اعمال محدودیتها ارائه نشده است. به نظر میرسد دلیل اصلی این است که دادههای کافی برای اثبات اثربخشی این اقدامات وجود ندارد. علاوه بر این، شاید بانک مرکزی نگران باشد که انتشار چنین گزارشهایی باعث افزایش انتقادها شود.
اراده کافی برای تعامل با این صنعت وجود ندارد
*فعالان فینتک بارها نسبت به سیاست بانک مرکزی انتقاد کردهاند. چرا این روند تغییر نمیکند؟
تغییر نکردن این روند احتمالاً به دلیل ضعف در زیرساختهای سیاستگذاری، نگرش سنتی و نپذیرفتن فناوریهای نوین در ساختارهای مدیریتی است. همچنین، نبود وجود اراده کافی برای تعامل فعال با فعالان صنعت نقش مهمی در این موضوع ایفا میکند.
*فعالیت زیرزمینی و غیرشفاف چگونه به ضرر کاربران خواهد بود؟
وقتی کاربران مجبور میشوند به خدمات غیررسمی و زیرزمینی روی بیاورند، امنیت معاملات و داراییهای آنها به خطر میافتد. این خدمات به دلیل فقدان حضور مراجع رسمی و نهادهای معتمد و همچنین نقدینگی محدود این بازارها، غیرقابلاعتماد هستند و خطر کلاهبرداری، از دست دادن سرمایه و حتی نقض حریم خصوصی کاربران را به همراه دارند.
شعارها و محدودیتها با هم تناقض دارند/ موج ناامیدی زمینه مهاجرت کارآفرینان را فراهم میکند
*چگونه میتوان شعارهای دولت درباره حمایت از نوآوری را با این محدودیتها تطبیق داد؟
واقعیت این است که این شعارها و محدودیتها با هم تناقض آشکاری دارند. دولت میگوید از اقتصاد دیجیتال و نوآوری حمایت میکند، اما در عمل تصمیماتی گرفته میشود که مستقیماً مانع رشد این حوزهها میشود. این تناقض، اعتماد فعالان صنعت را کاهش میدهد و به مرور با ایجاد موج ناامیدی زمینه مهاجرت کارآفرینان و کسبوکارها را فراهم میآورد.
*کشورهایی مانند امارات و ترکیه با سیاستهای حمایتی در حوزه رمزارز موفق بودهاند. آیا ایران در این رقابت شکست خورده است؟ مسئولیت این شکست با چه نهادی است؟
بهرغم تمام تلاشهای انجام شده از سوی بخش خصوصی، ما به دلیل نبودن حمایت و مانعهای بیدلیل از سوی دولت در این رقابت عقب ماندهایم. مسئولیت این شکست با تمام نهادهایی است که تنظیمگری محدودکننده را بهجای تسهیلگری و حمایت از فعالان این صنعت انتخاب کردهاند. فعالانی که با تمام مشکلات دست از امید برنداشته و در تلاش برای کمک به رشد اقتصادی کشور هستند.
این در حالی است که کشوری مثل امارات با سیاستهای حمایتی نهتنها سرمایه خارجی جذب کرده، بلکه اعتماد بینالمللی را هم افزایش داده و به پیشروترین کشور خاورمیانه در این حوزه تبدیل شده است. مرکز مالی بینالمللی دبی (DIFC) و سازمان تنظیم مقررات اوراق بهادار و کالاهای امارات (SCA) که مسئولیت رگولاتوری رمزارزها را در این کشور بر عهده دارند، قوانین شفاف و کاملا حمایتی برای این صنعت وضع کردهاند. برای مثال امارات اخیرا استفاده از تتر را در کشور خود رسمی اعلام کرده است.
ترکیه نیز در سالهای اخیر به دلیل علاقه بالای مردم به رمزارزها و توجه دولت به این حوزه، به یک بازار مهم در صنعت رمزارز تبدیل شده است. این کشور همچنین از اهمیت تعاملات بینالمللی در رشد صنعت رمزارزها غافل نشده و اکنون در حال همکاری با کشورهای دیگر برای ایجاد قوانین بینالمللی و جذب سرمایهگذاریهای مرتبط با رمزارزهاست.
افت حجم معلاملات و کاهش تعداد کاربران فعال، مانعها و محدودیتها کل کسبوکارها را به چالش خواهند کشید
*چگونه میتوان میزان آسیب وارده به صرافیها را اندازه گرفت؟
چنین آسیبهایی را میتوان از چند زاویه سنجید: کاهش تعداد کاربران فعال، افت حجم معاملات، افزایش هزینههای عملیاتی و تعطیلی برخی کسبوکارها. اینها شاخصهایی هستند که بهخوبی میزان آسیب را نشان میدهند. خوشبختانه بیت پین به دلیل اعتماد بالای کاربران و جامعه همچنان با چنین چالشی روبرو نشدهاست اما با افزایش و ادامه مانعسازیها، اتفاقات این چنینی برای تمام کسبوکارهای داخلی دور از ذهن نیستند.
تعامل کلید حل این مساله است
*به نظر شما، بهترین راهحل برای کاهش تنشها میان بانک مرکزی و فعالان حوزه رمزارز چیست؟
تعامل کلید حل این مساله است. بانک مرکزی باید همانطور که با صنایع بزرگ مثل پتروشیمی و فولاد جلسات تعاملی برگزار میکند، با فعالان رمزارز هم گفتوگو کند. تدوین یک چارچوب تنظیمگری شفاف و عملیاتی که نظرات و همه ذینفعان را در نظر بگیرد و در عین حال از حقوق آنها صیانت کند، میتواند تنشها را کاهش دهد و به توسعه این صنعت و در نهایت وفاق ملی کمک کند.
اخبار حوزه استارتاپ و فناوری اطلاعات را در صفحه علم و فناوری تجارتنیوز بخوانید.
منبع تجارت نیوز