برای استادی ادیب و فرزانه: پزشکی که عاشق نوزادان بود و ایران
از دست دادن استادی ادیب و فرزانه، بااخلاق و فروتن، شادروان دکتر احمد مدنی، استاد پیشکسوت طب کودکان و نوزادان کشور و پایهگذار طب نوزادان دانشگاه علوم پزشکی شیراز، خبری تلخ بود. ایشان انسانی چندوجهی، پزشکی مجرب و حاذق، بسیار محترم و به قول امروزی ها باکلاس بودند.
مردمداری و توجه به مشکلات رایج خانوادهها خصوصا مادران، کتاب “دکتر: نوزاد من” را به ارمغان آورد که به مشکلات بسیار معمول خانوادهها مروری هوشمندانه داشت. مواردی که برای همه حتی افراد تحصیلکرده که دارای فرزند، خصوصاٌ فرزند اول شده، بسیار آموزنده می باشد.
احاطه ایشان در حافظشناسی منجر به نوشتن کتاب “طبیبانههای حافظ” گردید. بیان و مرور ابیات جناب حافظ توسط این استاد فرزانه در حیطههای مختلف همانند طبابت و پزشکی، تغذیه و شیر مادر، تربیت کودک، بیماری و تب کودک و …، همگی نشان از تبحر و احاطه این استاد به ابیات خواجه شیراز دارد.
فعالیت ایشان در مجله “گل آقا” و زبان طنز و مزاح این استاد در گروه آبدارخانه شاغلام را شاید بسیاری اطلاعی نداشته، اما استاد احمد مدنی در حیطه طنز هم بسیار چیرهدست و از نویسندگان این مجله با عنوان “جوجه دکتر” بود.
هر چند که قلم ایشان در نثر قدیم هم گاه آدم را به اشتباه می انداخت که گویا نوشته ای از قرون قبل را می خواند، برای مثال آنگاه که در دهه نود در همایشی علمی در کیش، تاریخ این جزیره را به زیبایی با زبانی فاخر بیان نمودند.
اشعار ایشان که گاه فیالبداهه هم بیان می شد بسیار لطیف و جذاب بودند، چه در مورد نوزاد، رایانه و یا روند ارتقا اعضا هیئت علمی.
علاوه بر پایهگذاری و راهاندازی بخشهای ویژه نوزادان در دانشگاه علوم پزشکی شیراز، تربیت صدها پزشک، متخصص کودکان، فوقتخصص نوزادان که در ارتقا سلامت کودکان و نوزادان این مرز و بوم نقش بسزایی داشتهاند، از دیگر ثمرات عمر باعزت ایشان بود. علاوه بر نکات ذکر شده، ایشان از نخستین اعضا و پایهگذاران هیئت رئیسه انجمن علمی پزشکان نوزادان ایران بودند.
حقیر این سعادت را داشتهام که در چندین دوره به نوعی در خدمت این استاد بزرگوار بوده و از محضر ایشان بهرهها ببرم .
در اولین مرحله، در دوره دانشجویی و بعد سال اول دستیاری در دانشگاه علوم پزشکی شیراز که نه تنها از ایشان علم و مراقبت از کودک بیمار و حرمتگذاری به خانواده و بیمار حتی نوزاد را آموختم، بلکه روی بشاش و سخن گفتن سلیس و محترمانه با خانواده بیماران و همکاران را به همراه مرور تجربیات آموزنده را نیز یاد گرفتم. لازم به ذکر است که داشتن آراستگی ظاهر و پوشش مرتب ایشان هم از نکات بارز همیشگی استاد بود.
در دومین مرحله، سالها بعد آن هم در قالب همکاری با هیئت ریئسه انجمن علمی پزشکان نوزادان ایران و تهیه مجله “نوزادگان” با این استاد بزرگوار همراه شدم و از قلم زیبای استاد بهرهها بردم. مجله نوزادگان که چند سال به صورت ماهنامه منتشر می شد، در زمان خود با توجه به برخی کمبودها کاری ویژه بود.
در سومین مرحله در کمیته آموزش مجازی انجمن علمی پزشکان نوزادان ایران سعادت حضور در خدمت استاد نصیبم شد و در چند برنامه که در خدمت این استاد گرانقدر داشتیم ایشان چه قرائت ابیات بهارانه سروده شده توسط خود و یا ارائه استادانه جایگاه شیرمادر در نثر و ادب فارسی، و یا با بیان خاطرات خود از راهاندازی دوره فوقتخصصی طب نوزادان در خطه فارس به شیوایی؛ از میهمانان ارزشمندی چون استاد محمدرضا شفیعیکدکنی که او را همراهی کرده بودند؛ همه و همه نشان از بزرگی ایشان می داد و ما را مسرور می ساخت.
در کنار تمامی موارد یادشده، مهر و محبت، فروتنی و مسئولیت پذیری، دقت و گشاده رویی استاد احمد مدنی بی بدیل و یگانه بود.
آخرین پیام استاد در تبریک سال نو، ابراز امیدواری برای “پیوسته پر از شمعدانی بودن تاقچه زندگی بود”.
او شریف و زیبا زیست و با عزت راهی دیار دوست شد.
استاد از اصفهان بود، بنابراین کلام را با این سروده محمد خاقانی اصفهانی به پایان میبرم که که برای استادش میسراید که:
چهرهای از چهرههای ماندگار
چهره را چرخاند سوی کردگار
جمع شاگردان او در انجمن
بر تو ای استاد استادان درود
*استاد سابق دانشگاه علوم پزشکی تهران
۴۷۴۷
منبع خبر آنلاین