با کیارستمی و شاگردانش از سینمای قصهگو و دراماتیک که عامه مردم میبینند، غافل شدیم/ سینمای دهه ۷۰ محل اختلاف سینمای قصهگوی ایران شد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، ظهر دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۴۰۳ در محوطه حوضخانه رستم بیگ شهر مهاباد، کارگاه درام در سینما با محوریت انتقال تجربه با حضور محمد گذرآبادی در دومین روز از اولین دوره جشنواره فیلم، فیلمنامه و عکس آسمان با حضور جمعی از فیلمسازان و اهالی سینما برگزار شد.
محمد گذرآبادی نویسنده و مترجم آثار سینمایی، استاد دانشگاه تهران، هنر و سپهر اصفهان و همچنین عضو هیات داوران بخش فیلمنامه اولین دوره جشنواره فیلم، فیلمنامه و عکس آسمان که مدرس این کارگاه بود در ابتدا بیان کرد: در این کارگاه قرار است درباره ریشههای فیلمنامه که به یونان باستان باز میگردد، صحبت کنیم. ترجیح میدهم حرف آخرم را اول بزنم و حرفم این است که ما نیاز به یادگیری داریم. ما از این فرم داستانگویی که اسم آن درام است و سابقه طولانی در دنیا دارد، دور بودیم و در برابر آن مقاومت کردیم اما اتفاقی که در ۱۰ تا ۲۰ سال اخیر رخ داده است و دانش درام و داستانگویی در ایران شکل گرفته، بیسابقه است و ما هیچ دورهای در تاریخمان نداشتیم که چنین پردامنه و عمیق از درام بحث شود و من از این نظر بسیار خوشحالم که «بوطیقا»ی ارسطو بعد از ۲۵۰۰ سال در ایران خوانده میشود.
مترجم کتاب «بوطیقای ارسطو برای فیلمنامهنویسان» با بیان اینکه درام در ایران باستان شکل گرفته است، مطرح کرد: ما میدانیم که درام نوعی از داستانگویی است و تفاوت آن با داستان حماسی که زمان فردوسی رایج بوده، این است که درام جلوی چشم مخاطبان اجرا میشد.
گذرآبادی ادامه داد: نکته اینجاست که ما هیچ نشانهای در دست نداریم که از درام یونان باستان تقلید کرده و یا آن را شناخته باشیم. البته جالب است بدانید که در عصر سلوکیان نشانههایی از تئاتر وجود داشت اما از این دوره به بعد در دورههای اشکانی و ساسانی چیزی به نام تئاتر، درام و نمایش نداریم. در حقیقت ما از زمان هخامنشیان تا صدر اسلام چیزی به نام درام و نمایش در ایران نداریم.
وی تاکید کرد: عمق ناآشنایی ما با درام در شرحهایی که فلاسفه بر «بوطیقا» نوشتند، مشهود بود. به عنوان مثال یک مترجم با نام ابوبشر متی که معروفترین مترجم سریانی به عربی است، «بوطیقا» را در کشوری که چیزی به عنوان نمایش در آن پا نگرفته بود، ترجمه کرد و اشتباهات زیادی هم در ترجمه مرتکب شد. به عنوان مثال بازیگر را منافقین ترجمه و عمق ناآگاهیاش را از درام و داستان در این ترجمهها مشخص کرده است.
مترجم کتاب «نگارش فیلمنامه داستانی» با اشاره به اینکه ما با درام، درامنویسی و تئاتر بسیار فاصله داریم و زمانی که فرصت داشتیم آن را درک کنیم به دلیل دور بودن از مفاهیم و اصل ماجرا از دست رفت، مطرح کرد: بعد از این رشد ما کسی را نداریم درباره تراژدی و کمدی حرف زده باشد، اما در دهه ۳۰ سه ترجمه از «بوطیقا» منتشر شد که اولین برخورد آگاهانه و جدی ما با درام است. عبدالحسین زرین کوب، فتح الله مجتبایی و سهیل محسن افنان از جمله افرادی بودند که این کتاب را ترجمه کردند.
گذرآبادی با اشاره به اینکه در گذشته منابع زیادی درباره فیلمنامه وجود نداشته ولی این شرایط به مرور بهتر شده است، مطرح کرد: ما به لحاظ داشتن منابع وضعیتمان از دهههای پیش بهتر است و اگرچه در زمینه درام بسیار کار شده است، اما ما تازه اول راهیم و نیاز داریم یاد بگیریم.
وی ادامه داد: من در سالهایی که درگیر ترجمه، خواندن، تدریس و نوشتن فیلمنامه بودم، سعی کردم دری را در آموزش بگشایم و مفاهیم داستان و درام را به صورت ساده تعریف کنم تا فهم مشترکی شکل گیرد. آن چیزی که مرا به داستان کامل رساند، نظریه تکامل داروین بود.
این مترجم درباره فعالیتهای سینمایی خود توضیح داد: من در همه حوزههای سینما، کتاب ترجمه کردهام، اما بیشتر در حوزه فیلمنامه کتاب دارم. انتخاب کتابها برای ترجمه هم بر اساس احساس نیاز بود، چرا که میدانستم ضعف سینمای ایران فیلمنامه است و سعی کردم این ضعف را پوشش دهم و زمان زیادی هم برای آن صرف کردم. سعی کردم کتابهای کاربردی فیلمنامهنویسی و به طور کل سینمایی را برای ترجمه انتخاب کنم و خوشبختانه استقبال هم بسیار زیاد بود. به طور مثال کتاب «داستان؛ ساختار، سبک و اصول فیلمنامهنویسی» نوشته رابرت مک کی که بسیار هم معروف است، حدود ۴۳ هزار نسخه فروش داشته است.
این نویسنده تصریح کرد: به نظرم دلیل ضعف فیلمنامهنویسی این بوده که عباس کیارستمی و شاگردانش در مقام پیشروان سینمای دهه ۷۰، طرفدار یک نوع سینمای مینیمالیستی بودند که به دنبال قصهگویی به معنای کلاسیک نبود؛ سینمایی ساده، بدون پیچشهای داستانی و غافلگیریها که آن دوران مد شد و ما در آن دوره از آموزش درام داستانی و فیلمنامهنویسی غافل شدیم. البته در کیفیت آن آثار هیچ شکی نیست و باعث افتخار سینمای ما هستند، اما همه سینما آن نیست. ما از سینمای قصهگو و دراماتیک که عامه مردم میبینند، غافل شدیم و دچار خلاء شدیم و کتاب «داستان» رابرت مک کی این خلاء را پر کرده است.
گذرآبادی عنوان کرد: از نظر تاریخی هیچ وقت روی درام داستانی متمرکز نشدیم و نظریهپردازی نکردیم، چون درواقع ما درامنویسی نداشتیم. از ۲۵۰۰ سال پیش درام داستانی یونان باستان به وجود آمد. ارسطو کتاب «بوطیقا» را نوشت که ۲۵۰۰ سال است راجع به آن صحبت میکنند. سابقه ما در حوزه درامنویسی و داستاننویسی حدود ۱۰۰ سال است. ما در حوزه فیلمنامهنویسی تازه وارد بودیم و در نهایت چارهای نداشتیم جز اینکه مباحث بنیادی داستان و درام را مرور کنیم و این کار را در این ۲۰ سال گذشته انجام دادهایم. کارگاههای کاربردی به فراخور زمان برگزار کردیم. کتابهای فوق العادهای ترجمه شد و نشستهای خوبی برگزار شد تا در بحث فیلمنامهنویسی به جایگاهی درست برسیم.
وی افزود: فیلمنامهنویسی یک کار هنری است نه از جنس مقالهنویسی. مقالهنویس از ابتدا تز مشخصی دارد و تلاش میکند آن را ثابت کند، اما در کار هنری اینگونه نیست. بیتوجهی به این واقعیت، مشکلی بسیار جدی در مواجهه با هنرمندان است. هنرمند با ناخودآگاه خود طرف است و اساسا قرار نیست یک حرف از پیش معین را ثابت کند. تعریف فیلمنامه و داستان خوب این است که نویسنده را هم غافلگیر کند؛ مساله اصلی ما همچنان در حوزه فیلمنامهنویسی، آموزش است. این مسئله تنها اینگونه حل میشود که هر دوستی که میخواهد وارد عرصه فیلمنامهنویسی شود، یک مشاور و راهنما در کنار خود داشته باشد تا با اصول اولیه آشنا شود.
مترجم کتاب «تکنیکهای فیلمنامهنویسی» افزود: تمام موجودات زنده دنبال دو موضوع هستند که آن هم بقا و تکثیر است. موجودات برای بقای خود به تنازع دست میزنند و ما از این منظر به بحث کشمکش در فیلمنامه میرسیم. از طرفی موجودات زنده برای تولیدمثل باید یا یکدیگر ارتباط برقرار کنند پس تولیدمثل ما را به ارتباط میرساند. در نهایت باید بگویم کشمکش در فیلمنامه و ارتباط انسانی دو عنصر بنیادین فیلمنامهنویسی است. البته انسان به این دو مورد تغییر را نیز اضافه کرده است.
به گفته وی، فیلمنامه کامل فیلمنامهای است که دارای سه ریشه اصلی کشمکش، ارتباط انسانی و تغییر است.
مترجم کتاب «آناتومی داستان» با اشاره به اینکه کشمکش نیاز اول شخصیت است، عنوان کرد: شخصیت در درجه اول باید با مخاطب ارتباط بگیرد و او را جذب خود کند. هر شخصیتی که شما میآفرینید باید مخاطب را جذب خود کند. اگر مخاطب نتواند با شخصیت شما ارتباط برقرار کند، نگرانش شود و… پس چه میخواهید بسازید؟ ممکن است شخصیت خلق شده آدم خوبی هم نباشد اما باید در وجودش چیزی باشد که توجه مخاطب را جلب کند. در حقیقت باید کاری کنیم که مخاطب شخصیت را بپذیرد. این شخصیت باید ویژگیهایی چون شجاعت، یاری رساندن به دیگران و… را داشته باشد.
وی تاکید کرد: ایجاد مساله و مشکل برای شخصیت و درگیر کردن او، بر هم زدن روال عادی زندگی و دادن انگیزه برای حل مشکل که شخصیت با اراده و نقشه بجنگد و کنش داشته باشد تا به هدف برسد و… جزو بحثهای داشتن کشمکش در فیلمنامه است.
مترجم کتاب «سفر نویسنده» با اشاره به اینکه شخصیتها در ارتباط با هم شکل میگیرند، اظهار کرد: ریشه ارتباطی که ما در فیلمنامه با آن روبهرو هستیم، این نیست که دو نفر باهم صحبت کنند، بلکه ارتباط در فیلمنامه باید غیرمنتظره و غافلگیرکننده باشد و شخصیتها به عمق ارتباط برسند.
گذرآبادی همچنین درباره تغییر نیز مطرح کرد: پایانهای باز که به ویژه در فیلمهای کوتاه وجود دارد، نشان از این دارد که ما اصلا بلد نیستیم تغییر را در شخصیت نمایش دهیم و یاد نگرفتیم چگونه باید تغییر در شخصیت را ایجاد کنیم. این مفهموم در سینما جا نیفتاده است و من نمیبینم کسی درباره آن حرف بزند.
وی در پایان صحبتهای خود اظهار کرد: این تغییر در ایران شناخته شده نیست، آموزش داده نمیشود و من نیز در فیلمنامهها ندیدهام. تغییر انواع مختلف دارد و به معنای منقلب شدن نیست بلکه مراحلی برای خود دارد که باید نشان داده شود از چه مرحلهای شروع و چه گامهایی را طی میکند.
اولین دوره جشنواره فیلم، فیلمنامه و عکس آسمان به دبیری فیلمساز مهابادی ابراهیم سعیدی، از ۱۸ تا ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ همزمان با روز ملی سینما در محل پلازای میدان منگوران و مجموعه حوضخانه رستم بیگ شهر مهاباد به صورت روباز در حال برگزاری است.
۵۷۵۷
خبرآنلاین